مقاله نماینده کارآموزان در آیین تحلیف سی و نهم
تاریخ انتشار : جمعه ۲۰ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۱۰
کد مطلب: 2019
 
نجمه باقری به نمایندگی از کارآموزان در قالب یک مقاله به ارائه دیدگاه های خود در باب وکالت دادگستری پرداخت.

به نام خدا
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
 
خدای را شاکرم و سپاسگزار که امروز در جایگاهی ایستاده ­ام و ردای وکالت در سرزمینی پوشیده ­ام که نیک می­ دانم در خلال تاریخ پر آشوبش چه پیرهن ها قبا و چه جامه ها چاک چاک شده تا این کمترین افتخار یابد در این لحظه ملبس به جامه مدافع قانون شود.
 
من پیش خود سوگند یاد میکنم از یاد نبرم جامه ای که بر تن کرده­ ام تار و پودش بافته­ ی دیروزیست که دست کم از بست نشینان حرم عبدالعظیم تا خون جاری مجاهدان تبریز، از غرش توپهای لیاخوف روسی در تهران، تا شهدای مسجد گوهر شاد در مشهد، از محکومیتِ مدافع حقوق ملی ایران در شورای امنیت و دادگاه لاهه در بی دادگاه نظامی آن زمان و تا امروز تا همین لحظه روایت میکند و داستانش همچنان حول یک کلمه است: قانون!
 
عدالت خانه، مجلس شورا، قانون، حق، آزادی، وکالت، قرار و قرارداد، استقلال، مداخله و قیم مابی، حقوق متهم، جامعه مدنی، نهادمندی، خودسری، انتخاب و دهها تعبیر آشنای دیگر واژه هایی است، هرکدام با پر وزن و پرماجرا که حکایت از یک مواجهه و رویارویی مستمر و پیگیر در دست کم صد سال اخیر این سرزمین می کند. تقابلی میان منطق هرج و مرج، قاعده جنگل، زور مداری، خودکامگی و تمامیت­ خواهی با منطقِ قرار، ثبات، آزادی، عدالت و از همه مهمتر قانون و قانون و باز هم قانون.
 
امروز که به کسوت وکالت نائل آمده ­ام، قدر دانم و شکرگزار که به عنوان کوچکترین عضو  خانواده بزرگ وکلا رخصت یافته ­ام بقدر بضاعت اندکم درس پس دهم و پیش خود سوگند یاد کنم، به سهم خود نگذارم گَرد نسیان بر آرمانهای این راه پر پیچ و خم نشیند که اگر چنین شود، دور نباشد رسالتم را از یاد برده، پای لغزان و دست لرزان در پیشگاه عدالت ایستاده باشم.

قسم یاد میکنم که از نظر دور ندارم، جامعه وکالت از ابتدای تشکیل که کانون وکلای عدلیه خوانده شد، تا دولت دکتر محمد مصدق که استقلالش استقرار یافت، تا همین امروز که عده ­ای برای این استقلال خیال خام میپزند و خواب آشفته می­بینند، با چه فترتها و بی ­مهری ها دست به گریبان شده، چرا که به عنوان قدیم ترین نهاد مدنیِ ایرانِ نوین، همواره یک رسالت بزرگ تاریخی بر خود فرض دانسته و آن، اینکه در یک زمان هم از حریم قانون، هم از حقوق جامعه و هم استقلال خود در برابر انواع تعدیات و زیاده خواهی­ ها دفاع کند.
 این دفاع قرین توفیق تر است، چنانچه به وکالت به دیده­ ی طریقت نگریسته شود، نه حرفه و کسب، که رسالت پاسداری از حقوق، آزادی ها، جان و مال مردم سالک راه می طلبد و شرط اول قدمش آن، که از هزارانی تنها «سی» بمانند، آنانی که حقیقتا آموخته باشند حق، آزادی و عدالت را با هیچ چیز تاخت نزنند.

گر مرد رهی میان خون باید رفت         وز پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس        خود راه بگویدت که چون باید رفت
 
در خاتمه فرصت را غنیمت شمرده به نمایندگی از دوستان کارآموزم، از تمامی وکلای سرپرست گرامی و خانواده های عزیز که هر توفیقی حاصل شده بی حمایت و ارشادشان ممکن نبود، مراتب فراوان سپاس و قدردانی را اعلام داشته، بویژه از وکیل سرپرست گرانقدرم جناب دکتر رستم شیرازی و الطاف بی دریغشان، ریاست فرهیخته ی کانون سرکار خانم دکتر رئیسی و اعضای محترم و معزز هیات مدیره،همکاران سخت­کوشم در روابط عمومی و همه مدعوین و حاضرین بزرگوار در این محفل کمال امتنان و سپاس را دارم.
Share/Save/Bookmark